EN

کاربرد تصویربرداری مولکولی در نورولوژی-سکته مغزی

کاربرد تصویربرداری مولکولی در نورولوژی-سکته مغزی:سکته مغزی دومین علت شایع مرگ و میر و علت عمده ناتوانی در سراسر جهان است. سکته مغزی در نتیجه کاهش گذرا و یا دائمی جریان خون در مغز است که معمولا در پی انسداد ترومبوآمبولیک یک یا چند شریان مغزی رخ می دهد. کاهش جریان خون منجر به اختلال عملکرد می شود و چنانچه پرفيوژن مجدد صورت نگیرد منجر به تخریب ساختاری سلول های عصبی می گردد. فاز اوليه اختلال قبل از مرگ سلولی به طور بالقوه برگشت پذیر است. هرچند که ممکن است برخی بافتهای مغز بطور برگشت ناپذیر آسیب ببیند، مناطق دیگر هیپر پرفیوژ که در معرض خطر قرار می گیرند، به طور بالقوه قابل بازیابی هستند. این مورد، به منطقه سایه روشن ایسکمیک موسوم است. یک نفر از هر چهار مرد تا سن ۸۰ سالگی یک نفر در هر پنج زن تا سن ۸۵ سالگی سکته را تجربه می کنند. سکته مغزی در بیماران، خانواده آنها و به طور کلی در جامعه بار سنگینی را تحمیل می کند.

استفاده ازمدلهای حیوانی درتحقیقات تصویربرداری عصبی سکته مغزی بر مواردی متمرکز است که عبارتند از:

  • تعریف و درک مفهوم سایه روشن
  • توسعه تکنیکهای تصویربرداری جدید برای تشخیص و پیشآگهی سکته مغزی
  • تحقیق درباره فرآیندهای اساسی که منجربه مرگ سلولی میشود ونیزراههای درمانی ممکن برای درمان سکته مغزی.

در طول دهه گذشته، بررسیهای متعددی بر مدلهای حیوانی ایسکمی مغزی و ارتباط آن به بیماریهای انسانی صورت گرفته است. مدلهای تجربی را میتوان به طور گسترده به کاهش جریان  خون مغز بصورت گلوبال یا فوکال دستهبندی کرد که ممکن است به نوبه خود دائمی یا برگشتپذیر باشند. مدلهای ایسکمی فوکال اغلب شامل انسداد یک طرفه، گذرا، یا دائمی شریان مغزی میانیO-MCAهستند کهمنجربهآسیب ایسکمیکدرنئوکورتکس و/ یا کودات-پوتامن میشوند. مدلهای گلوبال ایسکمی معموال گذرا هستند، چراکه ایسکمی مغزی گلوبال به آسانی منجر به مرگ میشود. ایسکمی گذرای گلوبال را میتوان با تهویه هیپوکسیک ناشی و / یا انسداد چند رگی ایجاد نمود.

Scroll to Top